شهرسازی واژهای است که در برابر یک واژهٔ آلمانی در دههٔ بیست خورشیدی وارد ادبیات حرفهای ایران شد. این واژه در واقع ترجمهٔ نه چندان صحیحی است از برنامهریزی شهری و به مفهوم مداخله در شهر از طریق تنظیم فضا و فعالیت به منظور بهبود کیفیت زندگی ساکنان است.
مجموعهٔ روشها و تدابیر ارزشمند و مفیدی که متخصصین امور شهری به وسیلهٔ آن شهرها را بهتر میسازند، به شهرسازی یا علم تنسیق شهرها شهرت دارد.[] شهرسازی عبارت است از مطالعهٔ طرحریزی و توسعهٔ شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با توجه به حداقل رساندن مشکلات شهری و پاسخگویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری.[]
برنامهریزی شهری به دنبال مشکلات نشأتگرفته از انقلاب صنعتی مطرح شد؛[ هرچند پیشینهٔ برنامهریزی برای شهر به گذشتههای بسیار دورتر و شکلگیری نخستین تمدنهای بشری در هند، میانرودان و مصر برمیگردد. هدف برنامهریزی شهری توسعهٔ شهر و منطقهاست. در ابتدا حل مشکلات صنعتیشدن -همچون کمبود مسکن و بهداشت محیط- در مداخلات کالبدی دیده میشد؛ اما از اواسط دههٔ ۱۹۶۰ میلادی و با بروز ناکارآمدی اینگونه مداخلات، برنامهریزی به سوی مسایل اقتصادی و اجتماعی روی آورد و مباحث عدالت و دموکراسی و جلب مشارکت مردم در فرآیند برنامهریزی مطرح گشت. ابزارهای کالبدی برنامهریزی شهری عبارتاند از شبکهٔ معابر، کاربری اراضی، تراکم، محدودهها و حریمها.
در حال حاضر بسیاری از بیانیههای سازمان ملل متحد و دستورالعمل انجمنها و سازمانهای غیردولتی دخیل در امور برنامهریزی شهری با استفاده از تعریف واژهٔ «رشد هوشمند» به دنبال ارتقای محیط زندگی از طریق گسترش حرکت افراد پیاده هستند.[] کاهش آلودگی هوا، افزایش بلندمرتبهسازی، نزدیکی و در دسترسبودن خدمات شهری، عدم نیاز به توسعهٔ سطحی زیرساختها و خدمات شهری، عدم تخریب فضاهای سبز و کمربندهای سبز در اطراف شهرها، از مزایای حرکت به سوی رشد هوشمند و در نهایت دستیابی به شهر کامل است.[]